امیر عباسامیر عباس، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

ناردونه ی خونمون

بدون عنوان

10 ابان ختنه شدی دورت بگردم الهی که چه دردی کشیدی و گریه ای کردی منم باتو گریه کردم. طاقت شنیدن صدای گریتو نداشتم. جیغ که کشیدی منم از مطب رفتم بیرون. حالا همه میگفتن که زودتر این کاررو براش انجام بدین.ولی به خاطر زردی که حدود 5-6 روزگی داشتی و البته خدارو شکر کم هم بود مدام عقب افتاد تا 48 روزت شد.   حالا دیگه بزرگ شدی خدارو شکر.خوبه که نی نی ها زود فراموش میکنن. برای منم این کار یه دغدغه ی بزرگ بود.خدارو شکر که تموم شد. اولین واکسنت که تو بیمارستان همون روز تولدت زده شد(ب،ث،ژ-هپاتیت ب-پولیو زیرو یا همون فلج اطفال)   ...
30 فروردين 1390

بدون عنوان

وای که چه قدر شیرینی. هر چی نگاهت میکنم سیر نمیشم. اسمت با نظر بابا و سلیقه من شد امیر عباس . گریه هات قشنگه. نگاهت قشنگه. دستات،پاهات،همه و همه قشنگن. دوست دارم شیرینیه زندگیم.   ...
5 اسفند 1389